هر گاه امکان طرح نظرهای رنگارنگ پیرامون یک جستار اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و... فراهم آمده، زمینه به سامان رسیدن آن نیز هموارتر شده است. آشکار است چنانچه با رویکرد حل مسئله با پهنههای گوناگون برخورد کنیم و به جای کنار گذاشتن ریشه مسئله مورد نظر، در جستوجوی دست یافتن به پاسخ قانعکننده و در نتیجه حل شدن بنیادین ریشههای مسئله باشیم، فراهم آوردن زمینه تضارب آرا یکی از برجستهترین ابزارهای حل مسئله خواهد بود. چنانچه نگرشها و تخصصهای گوناگون بتوانند پیرامون یک مسئله مشترک به تبادل دیدگاههای گوناگون بپردازند امکان رسیدن به پاسخ راهگشا بسیار قویتر خواهد بود. کنار هم قرار گرفتن دانشهای گوناگون و حتی دیدگاههای متکثر در هر دامنه دانشی موجب میشود جوانب پیدا و پنهان مسئله مورد کنکاش قرار گرفته و جامع و مانعترین پاسخ ممکن و البته بر پایه واقعیت جامعه بدست آید.
یکی دیگر از نقشهای مهم تبادل و ارتباط آرای گوناگون، زمینهسازی ایجاد همافزایی و همکاری میان بخشهای گوناگون جامعه در راستای عملیاتی شدن برنامهها با رویکرد حل مسئله است. آشکار است که حتی اگر پاسخ مناسب چالشها نیز مشخص شود، تا زمانی که بدنه همگانی جامعه در پرگاره اجرای برنامههای طراحی شده قرار نگیرد و یا همراهی نکند برآمد مطلوبی حاصل نخواهد شد. چه آنکه سرانجام مسائل و پرسمانهای گوناگون به نتیجهای نخواهند رسید مگر آنکه بدنه عمومی جامعه با راه حل به کار گرفته شده همراه شوند. بر این بنیاد کارگزاران حکومتی و اجتماعی با زمینهسازی طرح دیدگاههای بخشهای گوناگون جامعه نسبت به چالشها میتوانند زمینه روانی اقناعسازی جامعه در آن راستا را فراهم آورند؛ چرا که مخاطب به دلیل آنکه نظر خویش را پیرامون آن موضوع طرح کرده، احساس میکند در دست یافتن به چاره نهایی نیز همکاری داشته و در نتیجه در مسیر حل آن نیز نقشپذیری مناسبی از خویش نشان میدهد.
بر پایه نگاه خردورزانه، فراهم آوردن فضاهای گفتوگومحور یک اصل بنیادین است. البته نباید فراموش کرد که ایجاد این فضا، نیازمند اقتضائاتی است که بدون فراهم آمدن آنها گفتوگو به تراز سطحینگر و بیتأثیر افت خواهد کرد.گاه برخی نگرهها نسبت به نتیجهبخش بودن فضای تضارب آرا، رویکردی همراه با بدبینی دارند. علت این نگاه منفی نه به دلیل ایراد به ذات فضای گفتوگو است، بلکه بیشتر به دلیل نتایج و آسیبهایی است که به نام توسعه گفتوگو با آن مواجه شدهاند. اگر زمینه طرح دیدگاهها به صورتی روشمند و اصولی سامان نیابد، تعدد طرح دیدگاه در جامعه زمینهساز اغتشاش ذهنی خواهد شد.
نخستین شرط کارآمدی تضارب آرا این است که با مفهوم رأی و نظر آشنا باشیم. رأی باید برآمده از اندیشه، مبتنی بر دانش، آزمون شده و مستدل باشد. چنانچه فرد یا جریانی بدون در نظر گرفتن این ویژگیها و بر بنیاد سلیقه و یا منافع در حوزهای دیدگاه خویش را طرح نماید، در نهایت نه تنها مشکلی را حل نکرده، بلکه بر بغرنجتر شدن مسائل میافزاید. نکته دیگر این است که آرای طرح شده باید در چارچوب مبانی معرفتی جامعه مذکور تبیین شده باشد تا بتواند در ساختارهای اجتماعی همان جامعه عمل نماید؛ چرا که چنانچه نظری هماهنگ و متناسب با وضعیت هویتی آن جامعه نباشد نمیتواند به یافتن پاسخ پرسشها کمک نماید. نکته مهم دیگر رعایت ترازهای گفتمانی در این زمینه است. مسائل باید در جایگاه خود طرح و مورد بحث قرار گیرند. طرح بسیاری از مسائل پیچیده در فضاهای عمومی غلط بوده و نوعی هرج و مرجطلبی محسوب میشود. مطالبی که نیازمند درک تخصصی هستند باید در گام نخست میان نخبگان که لایههای گوناگون موضوع را مورد نظر قرار میدهند طرح شده و نتیجهای را حاصل آورد. آخرین گام از این مراحل، طرح عمومی مسئله در جامعه است. بر این بنیاد میتوان از تضارب آرا به عنوان یکی از راهکارهای مهم پیشرفت و حل مسئله بهره برد. منظومه کلان این حرکت نیازمند تأمین نیازهای آن از سوی کارگزاران جامعه است.
نظر شما